کنترل ناخودآگاه
محتویات فهرست
- 1 کنترل ناخودآگاه
- 2 چگونه ضمیر ناخودآگاه خود را کنترل کنیم؟
- 3 کنترل ناخودآگاه
- 4 برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه چگونه انجام می شود؟
- 5 روش های کنترل ناخودآگاه
- 6 رعایت اصل خود هوشیاری
- 7 استفاده بهینه و مناسب از قدرت سوال
- 8 از قدرت تفکر خود استفاده کنید
- 9 از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید
- 10 از تصویرسازی ذهنی استفاده کنید
- 11 سخن پایانی
کنترل ناخودآگاه
کنترل ناخودآگاه چگونه انجام می شود؟ با توجه به اینکه می دانیم ناخودآگاه ما چه قدرتی دارد و چگونه کار می کند باید بدانیم که چگونه این بخش از ذهن خود را به خوبی کنترل کنیم. از آنجایی که ناخودآگاه ما بر روی تمامی باورهایی که ما داریم به صورت مستقیم تاثیر می گذارد و می تواند موجب شود که ما تبدیل به انسان های خوشبختی شویم و یا اینکه در نقطه مقابل قرار بگیریم بسیار ضروری است که ناخودآگاه خود را شناسایی کرده و بدانیم که باید چگونه ناخودآگاه خود را کنترل کنیم. شاید در ابتدا برای ما بسیار دشوار و پیچیده باشد و گمان کنیم کنترل ناخودآگاه ممکن نیست، اما باید بدانید که اگر برخی از روش هایی که ما در این مقاله در اختیار شما قرار می دهیم را به خوبی دنبال کنید متوجه میشوید که کنترل کردن ضمیر ناخودآگاه چندان هم سخت و دشوار نیست.
چگونه ضمیر ناخودآگاه خود را کنترل کنیم؟
کنترل ناخودآگاه
بسیاری از افراد شاید هنوز هم به اینکه ضمیر ناخودآگاه ما کنترل کننده رفتارهای ما است، باوری نداشته باشند. برای اینکه این باور در آنها به وجود آید لازم است که مطالب قبلی ما را در مورد قدرت ناخودآگاه و اینکه ناخودآگاه چگونه کار می کند مطالعه کنند. زمانی که به این درک رسیدیم که ناخودآگاه ما چون آینه ای آنچه را در آن ثبت کرده ایم در جهان اطراف ما منعکس می کند به ضرورت و اهمیت کنترل ضمیر ناخودآگاه پی میبریم و در می یابیم که باید کنترل ناخودآگاه را آموزش ببینیم. به همین دلیل ما این مطلب را برای شما آماده کرده ایم تا با استفاده از پنج روش کاملا تخصصی یاد بگیریم که چگونه ناخودآگاه خود را کنترل کنیم و بر آن مسلط شویم. در ابتدا باید در مورد برنامه ریزی ناخودآگاه بیشتر بدانیم و قوانین اصلی که باید با آنها برای کنترل کردن ناخودآگاه اقدام کنیم را بشناسیم.
برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه چگونه انجام می شود؟
اگر بخواهیم برای یک رایانه برنامه ریزی انجام دهیم باید بدانیم زبان برنامه ریزی رایانه چگونه است. به همین ترتیب اگر می خواهیم به دنبال کنترل ناخودآگاه باشیم باید ابتدا آن را به آن صورت که در نظر داریم برنامه ریزی کنیم تا کنترل آن ساده شود. برای این منظور باید زبان برنامه ریزی ناخودآگاه را به خوبی درک کنیم. درست زمانی که موفق شدیم با ناخودآگاه خود ارتباط بگیریم، ضمیر ناخودآگاه ما، خود را برای یک برنامه ریزی جدید آماده می کند تا بتوانیم به آن مسلط شویم.
بسیاری از محققان که در زمینه ضمیر ناخودآگاه و کنترل ناخودآگاه تحقیق کرده اند به این نتیجه رسیده اند که اصول مشخصی وجود دارد که ناخودآگاه ما از آنها پیروی می کند. اگر ما این اصول را رعایت کنیم می توانیم به قدرت کنترل کردن ناخودآگاه دست پیدا کنیم. برخی از افراد بدون اینکه خودشان به صورت آگاهانه برای کنترل کردن ضمیر ناخودآگاه اقدام کنند به صورت ناخواسته ذهن خود را به گونه ای تربیت کرده اند که بی محدودیت و کاملا مثبت باشد. آنها به احساسات درونی ناخودآگاه خود پاسخ مثبت می دهند و به صورت خواسته یا ناخواسته با آن همراه هستند.
اما برخی دیگر از افراد وجود دارند که هنوز متوجه اهمیت بالای ضمیر ناخودآگاه خود نشده اند. از طرفی از همان ابتدا ناخودآگاه را به گونه ای تربیت نکرده اند که برای آنها اثرات مثبتی به همراه داشته باشد. اگر دسته اول تا انتهای عمر خود هیچ قدرتی برای کنترل ناخودآگاه خود نداشته باشند باز هم مشکلی نخواهند داشت، اما برای دسته دوم ضروری است که یاد بگیرند چگونه ناخودآگاه خود را کنترل کنند. این روش هایی که به شما در ادامه خواهیم گفت برای همه افراد می تواند مفید و کاربردی باشد.
روش های کنترل ناخودآگاه
اگر می خواهیم بدانیم که باید چگونه ناخودآگاه خود را کنترل کنیم، باید این پنج روش را به خوبی مطالعه کنیم. آنچه در این جا با آن روبرو می شویم موارد قطعی نمی باشد. شما باید با تمام وجود خود به دنبال یافتن قدرت کنترل ناخودآگاه باشید. در واقع ابتدا امکان دارد که شما به این باور برسید که کنترل کردن ضمیر ناخودآگاه غیر ممکن است. بنابراین ابتدا باید با استفاده از همین روش های سعی کنید که این باور منفی شکل گرفته را از بین ببرید و بعد به سراغ کنترل کردن ناخودآگاه بروید.
رعایت اصل خود هوشیاری
اولین قدم برای اینکه بتوانید کنترل ناخودآگاه را به دست بگیرید این است که باید کاملا هوشیار باشید و از خودتان در برابر هر چیزی که می تواند بر روی ناخودآگاه شما اثر می گذارد مراقبت کنید. باید مدام مراقب باشید که ناخودآگاه شما از طریق حواس پنجگانه شما چه چیزهایی را دریافت می کند. باید سعی کنید تمامی این داده های ورودی را غربال کنید. اگر به خوبی به خودمان و آنچه در پیرامون ما می گذرد توجه کنیم می توانیم مانع از نفوذ افکار منفی به ناخودآگاه خودمان شویم و به این ترتیب راه برای اینکه بتوانیم ناخودآگاه را کنترل کنیم هموارتر می شود.
استفاده بهینه و مناسب از قدرت سوال
سوال کردن موجب می شود که ناخودآگاه به دنبال پاسخی برای آن سوال باشد. در واقع سوال شما را باور می کند. به همین دلیل به دنبال یافتن پاسخی برای آن می گردد. برای مثال از خود سوال کنید که چرا اینقدر محبوب هستید؟ ناخودآگاه شما به دنبال دلایلی می گردد که به شما این پاسخ دهد که چرا محبوب هستید. در واقع کنترل ناخودآگاه به واسطه این سوال ها انجام شده است. چرا که ناخودآگاه پذیرفته و باور کرده است که شما محبوب هستید و حالا باید برای آن دلیلی بیاورد.
از قدرت تفکر خود استفاده کنید
مراقب باشید که به چه چیزهایی فکر می کنید. اینکه شما به چه چیزی فکر می کنید اهمیت بسیار بالایی دارد. شما به هر چیزی که فکر کنید ماهیت آن چیز در شما نمود پیدا می کند. اگر شما به سراغ مرور خاطرات تلخ بروید ناخودآگاه شما به این باور می رسد که باید آنچه را که شما مدام تکرار می کنید را برای شما تکرار کند. اما اگر سعی کنید برخی از وقایع شیرین و یا رویاهای خود را تصور کنید گام بزرگی در کنترل ناخودآگاه برداشته اید و این اتفاقات برای شما مدام تکرار می شود.
از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید
اگرچه جملات به تنهایی مفهوم را منتقل نمی کنند و باید همراه با احساس باشند. اما شما می توانید مدام با احساس مثبت جملات تاکیدی مثبت را تکرار کنید. سعی کنید از فعل حال استفاده کنید و از جملاتی استفاده کنید که بار مثبتی دارند. برای مثال می توانید بگویید حال امروز من بسیار عالی است. می توانید بگویید من همیشه وقتی بر سر دوراهی قرار می گیرم انتخاب درستی می کنم. بازهم یک اتفاق خوب دیگر افتاد و این جملات را با شادی تکرار کنید. حتی اگر اتفاق خوبی که رخ داده برای دیگران بی اهمیت است.
شاید یک اتفاق ساده افتاده باشد، مثلا امروز اتوبوس به موقع به ایستگاه رسیده است و شما معطل ماندید، از ته دل خوشحال شوید و بگویید یک اتفاق خوب دیگر افتاد برای من و شکر کنید این اتفاق را، یا اگر در مسیر محل کار آشنایی را دیدید بگویید این هم اتفاق خوب دیگری بود که افتاد. سعی کنید از چیزهای مثبت کوچیک شادی های خوبی را برای خود به وجود آورید و مدام تاکید کنید این اتفاقات خوب حال شما را بهتر می کند. به این ترتیب می توانید گام بزرگی در کنترل ناخودآگاه خود بردارید.
از تصویرسازی ذهنی استفاده کنید
همانطور که گفتیم کلمات به تنهایی نمی توانند مفاهیم را به ناخودآگاه منتقل کنند. شما باید کلمات را با احساس بیان کنید. اما اگر می خواهید کنترل ناخودآگاه خود را به دست بگیرید باید در کنار احساسات از تصویر سازی هم استفاده کنید. استفاد از تصویر و تخیل می تواند گام مهمی برای شما در کنترل کردن ناخودآگاه باشد. در ناخودآگاه تصاویر معنای انکار ناپذیری دارند. همه چیز در ناخودآگاه به صورت تصویر است پس سعی کنید از تصاویر استفاده بهتری کنید.
می توانید به جای تخیل تصاویر به تصاویری نگاه کنید که به شما امید بیشتری می دهد. به تصاویری که به شما شادی بیشتری می دهد. برای مثال می توانید بک گراند گوشی، کامپیوتر و یا تصویر پروفایل خود را شاد انتخاب کنید. وقتی برای کنترل ناخودآگاه باید آنچه را که می خواهید برای ناخودآگاه خودتان تکرار کنید. وقتی تصویری شاد را مدام برای ناخودآگاه خود تکرار می کنید انتظار دارید که همان تصویر را ناخودآگاه در جهان اطراف شما منعکس نکند؟ ناخودآگاه منتظر است که داده های دریافتی خود را با سرعت در جهان اطراف شما منعکس کند. شما به تصاویر شاد نگاه می کنید پس ناخودآگاه شما به دنبال این است که تصاویر شاد را به شما معرفی کند.
حتما تا به حال توجه کرده اید، وقتی به دنبال خرید یک ماشین هستید، از آن مدل ماشین در خیابان زیاد می بینید. در واقع ناخودآگاه شما آن مدل ماشین را برای شما فیلتر می کند تا بهتر آن را ببینید، چرا که در حال تصور کردن و صحبت کردن مدام از آن هستید.
سخن پایانی
در نهایت باید بدانید که کنترل ناخودآگاه با استفاده از این روش های ممکن است و دیگر پیچیده نمی باشد. سعی کنید از این روشها به صورت مداوم استفاده کنید.
دیدگاهتان را بنویسید