ماندگاری احساسات
محتویات فهرست
ماندگاری احساسات
همانطور که می دانید، انسان ها از دو بعد روحانی و مادی تشکیل شده اند، روح و روان ما بعد روحانی و جسم ما بعد مادی را به وجود آورده است، جسم و روح با همدیگر ارتباط بسیار تنگاتنگی دارند و مدام از همدیگر تاثیر می پذیرد، به حدی که هرگونه حالات رفتاری که در ما مشاهده می شود، نتیجه تاثیر پذیری روح و روان و جسم از همدیگر است. ما انسان ها مجموعهای از احساسات و عواطف مختلف هستیم، احساساتی که رفتار، شخصیت و اخلاق ما را ایجاد می کند. در واقع بدون وجود احساسات رفتار و اخلاق ما هیچ توجیهی نخواهد داشت.
خنده و خوشحالی ناشی از احساسات مثبتی است که درون ما به وجود آمده است، همچنین گریه و ناراحتی از یکسری کنش و واکنش های منفی در روح و روان ما سخن می گوید. هر کدام از این احساسات ماندگاری مختلفی دارند، بعضی از آنها به چند دقیقه هم طول نمی کشند و بعضی دیگر سال های سال با ما همراه هستند. ماندگاری احساسات بر سلامت روح و روان ما تاثیر بسیار زیادی دارد. به نحوی که می تواند به کلی زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار دهد و چالش و بحران های پیش روی ما را به وجود آورد. در این مقاله قصد داریم تا در رابطه با ماندگاری احساسات و تاثیر آن بر زندگی انسان ها سخن بگوییم، امیدواریم این مطلب می تواند برای شما مفید واقع شود.
احساسات و مدت زمان ماندگاری آن ها
ماندگاری احساسات
یکی از زیبایی های جهان هستی تفاوت های بسیار زیادی است، که درون آن وجود دارد. با وجود تمام این تفاوت ها و تناقض آن ها، با یک هماهنگی بزرگ انسان های زیادی آفریده شده اند. هر کدام از آن ها از روحیات و احساسات متفاوتی بهره مند هستند، در کنار این تفاوت همه انسان ها از یک سری احساسات مشترک بهره مند هستند، در واقع تمام این احساسات درون هر فردی وجود دارد، اما درصد آن حس متفاوت است و هر فردی به یک میزان از این احساسات بهره مند شده است. به همین دلیل برای ماندگاری احساسات نمی توان میزان خاصی را بیان کرد، این زمان از فردی به فرد دیگر متغیر خواهد بود. احساسات زیر درون تمام انسانها وجود دارد و در واقع کلکسیونی از این احساسات و روحیات و خلقیات افراد را به وجود میآورد؛
- شادی
- غم
- عشق
- نفرت
- شهوت
- کینه
- خشم
- ترس
- حواس پرتی
- دوست داشتن
- اضطراب
- افسوس
- ناله
- محبت
- مهربان بودن
- سیاست
- با هوش بودن
- تعصب
- حسادت
- امنیت
- آرامش
- حماقت
- بد خواهی
- خیر خواهی
- تنهایی
- و …..
هر کدام از این احساسات بالا در اثر اتفاق خاصی درون ما به وجود میآید، ماندگاری احساسات نیز وابسته به شرایط پیش رو نیز می باشد. علاوه بر روحیات فردی، ماندگاری احساسات وابسته به موقعیت پیش آمده نیز می باشد. موقعیت ها طلب می کنند تا مدت زمان بسیار زیادی درگیر یک سری احساسات خاص باشیم. موقعیت دیگر چندان توجهی به ماندگاری احساسات ندارد، به عنوان مثال زمانی که افراد با از دست دادن یک عزیز مواجه می شوند تا مدت زمان بسیاری این غم درون آن ها را رسوخ خواهد کرد، به نحوی که به راحتی نمی توانند خود را از این غم خلاص کند و یا آن را بپذیرند.
البته این ماندگاری احساسات نیز در میان افراد متفاوت است، بعضی از افراد پس از گذشت چند ماه به حالت طبیعی باز گشته و میتوانند با این غم کنار بیاید و بعضی از افراد پس از گذشت سالها نیز همچنان درگیر پیامد های منفی این اتفاق هستند، اگر این غم ناشی از خراب شدن وسیله و یا ابزار مورد نیاز می باشد، چندان طولانی نخواهد بود و پس از گذشت زمانی کوتاه این غم و ناراحتی جای خود را به دیگر احساسات می دهد. علاوه بر روحیات فردی، نوع موقعیت پیش آمده نیز ماندگاری احساسات را تعیین خواهد کرد. در برابر شادی نیز دقیقا چنین رفتاری مشاهده می شود. شادی ناشی از تولد یک کودک به حد بسیار زیاد است، که افراد مختلفی در کنار هم این اتفاق مبارک را جشن خواهند گرفت. اما شادی ناشی از بارش باران محدود به یک زمان کوتاه بوده و چندان طولانی نخواهد بود. زمان ماندگاری احساسات مختلف با دو مثال بالا به خوبی مشخص شد، اما این زمان تاثیر بسیار زیادی بر روحیات فرد خواهد داشت. گاهی اوقات لازم است با تکنیک های خاص زمان ماندگاری احساسات مختلف را افزایش دهیم، تا بتوانیم از آثار مخرب آن بکاهیم.
پذیرش احساسات و زمان ماندگاری آن ها
در کتاب نیمه تاریک وجود به خوبی احساسات مختلف مورد بررسی قرار گرفتهاند، در این کتاب ثابت می شود که همه ما دارای احساسات متعددی هستیم، اما بسیاری از ما حجم زیادی از احساسات مان را در اتاقهای تاریک انتهای وجودمان محبوس کردهایم در نهایت با طغیان آنها مواجه می شویم. اگر خواهان ایجاد تغییرات اساسی در درون خود هستید، توصیه میکنیم حتماً کتاب نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد را چند بار مطالعه کنید. زمانی که ما یکی از احساساتمان را سرکوب میکنیم، نتوانستیم آن را به عنوان یک حس بپذیریم و همیشه از آن فراری هستیم، عدم پذیرش ما باعث شده تا این احساس درون ما تا حد زیادی دچار سرکوب شود. اما به هیچ عنوان احساسات درون ما مدفون نخواهد شد. لحظه ای که انتظارش را نداریم، حس سرکوب شده فوران کرده و آشوب درون ما را فریاد خواهد زد. اگر ما نپذیریم که به عنوان انسان تمام احساسات درون ما وجود دارد، دچار رنج شدیدی خواهیم شد و مدام دنبال آن هستیم تا این رنج را به واسطه از بین بردن حس کاهش دهیم. اما در نهایت این تلاش ما بی نتیجه خواهد بود و کاملاً شکست خواهیم خورد.
برای درک بهتر این موضوع از یک مثال ساده استفاده میکنم؛ حماقت و ساده لوحی یک احساس بزرگ درون تمام انسانها است، همه ما گاهی دچار این حس شده ایم و حماقت درون ما بیداد کرده است، باید بپذیریم که حماقت نیز مانند عشق ورزیدن یک حس مقدس است و درون ما لازم است. هیچ وقت نباید بعد منفی حماقت را ببینیم، برای پذیرش و درک بهتر آن بایستی وضعیت این حس نیز برای ما به خوبی روشن شود. زمانی که در مورد مزایای حماقت صحبت کنیم، یک حس دوست داشتنی خواهد شد و از احمق بودن فراری نخواهیم بود. به عنوان مثال زمانی که به دلیل شنیدن اخبار بد دچار سردرگمی و بحران شده ایم ،یک حماقت می تواند ما را فریب دهد که شاید این اخبار واقعیت ندارند و آن ها را نادیده بگیریم. حماقت در این زمان به عنوان یار کمکی وارد میدان شده و ما را از یک جنگ روانی نجات خواهد داد. در چنین شرایطی آیا شما دوست ندارید درصدی از حماقت درون شما وجود داشته باشد؟ بله! دقیقا همینطور است.
همه ما خواهان آن هستیم که گاهی احمق باشیم و حقیقت تلخ دنیای امروز را فراموش کنیم و نادیده بگیریم. در چنین شرایطی حماقت نه تنها یک حس آزاردهنده و رنج آور نیست بلکه یک حس دوست داشتنی است که ما خواهان داشتن آن هستیم. زمانی که مزیت این حس به خوبی برای ما روشن شد، هرگز آن را سرکوب نخواهیم کرد و حماقت در اتاق تاریک ذهن ما اسیر نمی شود. ما به حماقت و این حس هم فرصت وجود خواهیم داد و سرکوب برای آن رخ نمی دهد و همین امر باعث شده تا بلوا و آشوب ناشی از کتمان حماقت درون ما به کلی از بین برود و بتوانیم زمان ماندگاری احساس حماقت را کنترل کنیم. پیش از پذیرش حماقت و سرکوب آن به هیچ عنوان قادر به کنترل این حس نبودهایم، اما با پذیرش آن متوجه قدرت خود بر کنترل احساسات خواهیم بود.زمان ماندگاری احساسات مختلف وابستگی شدیدی به پذیرش احساسات توسط ما دارد، در صورتی که ما بپذیریم همه این احساسات درون ما وجود دارد و این احساسات را عمیقا دوست داشته باشیم، ماندگاری احساسات به صورت متعادل را نرمال خواهد بود. اما جریان معکوس آن یعنی عدم پذیرش و رد کردن احساسات، زمان ماندگاری احساسات مختلف را از کنترل ما خارج خواهد کرد و آسیب ناشی از این ماندگاری درون ما بسیار زیاد خواهد بود.
ماندگاری احساسات ناشی از بیماری های روانی
متاسفانه زمانی که انسان دچار بیماری های روحی و روانی مختلف میشود، زمان ماندگاری احساسات مختلف درون انسان با تغییرات زیادی مواجه خواهد بود. بیماری های روانی فیزیک و روح و روان انسان را تا حد بسیار زیادی تحت تاثیر خود قرار خواهند داد، به عنوان مثال فردی که دچار افسردگی شده است، تمایل بیشتری به احساساتی همچون غم، ناراحتی، گریه، افسوس، ناله و زاری دارد. زمان ماندگاری این احساسات در آن فرد آسیب دیده و افسرده بسیار زیاد است، بع حدی که کاهش این زمان از قدرت فرد خارج شده و به هیچ عنوان نمی تواند احساسات خود را کنترل کند. افرادی که از بیماری استرس و اضطراب رنج میبرند و به هیچ عنوان نمی توانند ماندگاری احساساتی همچون شادی و خوشحالی را درون خود افزایش بدهند. این افراد نیز تمایل بسیار زیادی به ناراحتی، غم، هیجان و استرس دارند و نمیتوانند در مقابل این احساسات منفی مقاومت زیادی از خود نشان بدهند و در مقابل احساسات مثبت را کاملاً رد می کنند.
زمان ماندگاری احساسات مختلف درون انسان ناشی از بیماری روانی به هیچ عنوان تحت کنترل فرد نبوده است، در واقع افراد در اثر این احساسات به بیماری دچار شده اند، اگر چنین احساساتی نبودند و یا زمان ماندگاری آنها کاهش می یافت، قطعاً افراد می توانستند خود را از ورطه بیماری بیرون بکشند و سلامت خود را بازیابد. متاسفانه تاثیرات منفی که بیماری روانی روی فرد می گذارند، بسیار زیاد است قدرت افراد را تا حد زیادی کاهش میدهد. دقیقا عکس این موضوع زمانی که فرد از سلامت روانی برخوردار است،وجود دارد. افرادی که به خوبی احساسات خود را پذیرفته اند و دچار بیماری روانی نیستند، هنگام غم و شادی به اندازه مناسب دچار احساسات خواهد شد و زمان ماندگاری احساسات مختلف درون این افراد متعادل است. این افراد به خوبی می دانند که هر کدام از این احساسات را چه زمانی بروز بدهند و چه زمانی درگیر این احساسات باشند. به همین دلیل برای رهایی از آسیب های ناشی از عدم کنترل زمان ماندگاری احساسات مختلف بایستی به سلامت روانی دست یافت.
کیفیت زندگی و زمان ماندگاری احساسات
شرایط و محیط زندگی کیفیت زندگی را تعیین می کند، افرادی که از نظر اجتماعی و مالی دارای رفاه بیشتری هستند درگیر احساسات مخرب و آزار دهنده نخواهند بود. این افراد زمان ماندگاری احساسات برای شان به نحوی دیگر از افرادی است که مدام با معضلات اجتماعی و کیفیت زندگی نامطلوب مواجه هستند. افرادی که دارای رفاه اجتماعی هستند، برای بسیاری از کارهای خود با سرخوردگی مواجه نخواهند بود، به دلیل ثروت و دارایی قادر به انجام کارهای زیادی هستند. مسافرت و تفریح در این قشر از افراد جامعه بیشتر است و به همین دلیل زمان ماندگاری احساسات مثبت و مختلف در این افراد بیشتر خواهد شد. اما در مقابل افرادی که با مشکلات مالی مواجه هستند تفریح و مسافرت و شادی از آنان سلب شده است و در نهایت احساساتی مانند غم، اضطراب، ناراحتی، تشویش و عدم اعتماد به نفس در آن ها بیداد می کند. زمان ماندگاری این احساسات درونی این افراد تا حد زیادی بالاست و ماندگاری احساساتی همچون؛ شادی، خوشحالی، آسایش و غیره جای خود را به احساسات منفی دادهاند و زمان ماندگاری آنها بسیار اندک است. به همین دلیل میتوان این گونه اطلاق کرد که زمان ماندگاری احساسات مختلف درون انسان به کیفیت زندگی او وابستگی شدیدی دارد.
کلام نهایی
در این مقاله هدف ما مطالعه و بررسی زمان ماندگاری احساسات مختلف بود، در این مقاله توانستیم این دلایل مختلفی را ذکر کنیم که ماندگاری احساسات را تحت تاثیر خود قرار می دهند. با وجود آن که تمام ما انسان ها از همه احساسات موجود بهره مند هستیم، اما درصد این احساسات درون ما متفاوت و متغیر است. زمان ماندگاری احساسات مختلف علاوه بر این که وابسته به شخصیت و روحیات فرد است، می تواند، جسم و روح روان ما را تا حد زیادی تحت تاثیر خود قرار دهد. این زمان ماندگاری احساسات می تواند باعث بروز بیماریهای روانی متعدد درون ما افراد شود و یا سلامت روانی را به ما بازگرداند. به همین دلیل می توان این گونه اطلاق کرد که ماندگاری احساسات تاثیر زیادی و سلامت روح و روان ما دارد، و می تواند کیفیت زندگی ما را تعیین کند. کنش و واکنش احساسات با زندگی ما یک رابطه دو طرفه است، در این دو کفه ترازو هر تغییری به وجود بیاید تاثیر آن در دیگری قابل رؤیت است.
دیدگاهتان را بنویسید