نظریه سایه
محتویات فهرست
نظریه سایه
نظریه سایه های شخصیت چیست؟ باید بدانید که نظریه سایه متعلق به یونگ می باشد که از مفاهیم شخصیتی کارل یونگ محسوب می شود. این نظریه ابعاد ناشناخته ای از وجود انسان را در بر می گیرد و شامل تمامی ابعادی از انسان می شود که هنوز برای انسان قابل درک و شناخت نیست. بسیاری از ما در ذهن خود دارای تصاویر و یا دارای افکاری هستیم که شاید با جامعه همسو نباشد و در جامعه مورد پسند نباشد به همین دلیل برای همسو شدن با جامعه به صورت مداوم در حال این هستیم که افکار خود را سرکوب کنیم. افکاری که در ذهن ما هستند و تصویرهایی که داریم و برای سرکوب آنها اقدام می کنیم در این نظریه شخصیت های سایه نام گذاری شده است. از طرفی ما نباید به آنها به توجه باشیم، باید آنها درک کنیم، بشناسین و سعی کنیم به عنوان بعدی از خود بپذیریم.
در نظریه سایه چه جایگاهی برای سایه های شخصیت وجود دارد؟
نظریه سایه
نظریه سایه کارل یونگ در آغاز کار بر اساس مفاهیم دستوری فروید آغاز شد. در واقع یونگ با فروید همکاری خود را آغاز کرد اما پس از مدتی با فروید و نظریه فروید به مشکل خورد. از نظر فروید تمامی مشکلات ریشه در تمایلات جنسی بشر داشت، به همین دلیل کارل یونگ که مخالف این مسئله بود راه خود را از فروید جدا کرد و نظریه سایه را به تنهایی به بار نشاند. این نظریه را می توانیم یکی از مهمترین و در عین حال تاثیرگذارترین و ماندگارترین انواع نظریه هایی بدانیم که در حوزه روان تحلیل گری وجود دارد. باید بدانید که یکی از مفاهیم بسیار مهم و پایه در این نظریه آرکی تایپ می باشد. یعنی الگوهای اولیه و کلیشه هایی که در ذهن وجود دارد. در واقع تصاویر و اندیشه هایی که دارای معانی جهانی و کلی هستند و خود را در قابل مذهب و فرهنگ و ادبیات نمایش می دهند.
در نظریه سایه آرکی تایپ ها دارای چهار مورد اصلی هستند که هر یک ویژگی های خاص خود را دارند. این چهار ویژگی یا چهار مورد اصلی مفاهیمی کلی نشریه سایه شخصیت ها را شکل می دهد. به همین دلیل لازم است که شما را پیش از بررسی ادامه این مطلب با این چهار مورد اصلی در این نظریه آشنا کنیم که عبارت اند از:
- یونگ پرسونا
- آنیما که یکی دیگر از این موارد محسوب می شود
- آنیموس یا زنانگی و مردانگی که اهمیت زیادی دارد
- سایه و خود فرد
نظریه سایه های شخصیت یانگ چیست؟
نظریه سایه این گونه است که سایه ها کهن ترین الگوهایی هستی هستند که بعد حیوانی هر انسانی را به نمایش می گذارند و در واقع منبع انرژی و افکار مخربی هستند که در ما وجود دارد. انسان ها به صورت ذاتی دارای رفتارهایی هستند که این رفتارها دارای دو بعد می باشد. این دو بعد به صورت عمومی و به صورت کلی معمولا با یکدیگر در تعارض هستند. اگر بخواهیم تعریف بهتری از سایه ارائه دهیم باید بگوییم روی دیگری از شخصیت ما که همیشه از دیگران پنهان می کنیم سایه می باشد که شخصیت های سایه را تشکیل می دهد.
ما معمولا فکر می کنیم که جامعه این افکار را دوست ندارد و اگر بداند که ما چنین افکاری داریم ما را از خود می راند. همچنین بر اساس نظریه سایه امکان دارد که ما خودمان هم این افکار را دوست نداشته باشیم به همین دلیل و از ترس رانده شدن آنها را از خودآگاه به ناخودآگاه خود می فرستیم و از خود دور میکنیم. تمام تلاش خود را می کنیم که این افکار را به طور کامل فراموش کنیم و به فراموشی بسپاریم اما باید بدانید که این افکار هرگز به صورت کامل فراموش نمی شود و بالاخره خود را جایی به ما در رفتارهایی که داریم نشان می دهد.
طبق نظریه سایه، شخصیت های سایه آن دسته از خواسته ها و همچنین آن دسته از امیالی هستند که در وجود خود آنها را سرکوب می کنیم. در واقع این موارد همان امیال سرکوب شده و میوه های ممنوعه ما می باشد که در ناخودآگاه هر انسانی جا خوش کرده اند و خوب مشخصا ما هم در برابر پذیرش آنها به صورت کامل مقاومت میکنیم و نمی خواهیم بپذیریم که وجود دارند و بخشی از ما را تشکیل می دهند. این موارد دارای ابعاد مختلفی هستند که هر یک شکل و شمایل متفاوتی دارند و ما سعی میکنیم تمامی آنها را برای همیشه سرکوب و انکار کنیم.
نظریه سایه های شخصیت
طبق نظریه سایه تمامی انگیزه های تهاجمی انسان ها، تمامی تصاویر ذهنی که برای ما به دلایل مختلفی مانند تابوهای اجتماعی ممنوعه میباشد، تمامی تجربیات شرم آوری که نمی توانیم به زبان بیاوریم، همه ی آرزوهایی که داریم اما آرزوهایی غیر اخلاقی هستند و تمامی ترس هایی که در سر داریم و انواع رویاپردازی هایی که غیر منطقی به نظر می رسند، همه امیال جنسی که داریم و این امیال در جامعه مورد پذیرش نمی باشد، همه این موارد می تواند به عنوان جنبه هایی از شخصیت های سایه باشد که در ما وجود دارد اما ما آنها را نمی پذیریم در حالی که آنها ما را در بر گرفته اند.
طبق نظریه سایه همیشه این شخصیت های سایه را ما به وجود نیاورده ای. این احتمال وجود دارد که این شخصیت ها توسط نسل های پیشین ما در طول دوران شکل گرفته اند و اکنون خود را آشکار می کنند. یعنی شخصیت هایی هستند که ما آنها را از پدران و یا از نیاکان خود به ارث برده ایم و در حال زندگی به آنها و سرکوب دائم و مداوم آنها هستیم. به همین دلیل باید بدانید که شخصیت های سایه دارای نقشی بسیار مهم و جایگاهی بسیار ویژه هستند و نباید به همین راحتی از کنار آنها بگذریم و آنها را نادیده بگیریم.
نظریه سایه های شخصیت و تاثیر آنها بر زندگی افراد
از نظر یونگ و بر اساس نظریه سایه، شخصیت های سایه بر روی ابعاد مختلفی از زندگی افراد می تواند موثر باشد. این تاثیرگذاری بسیار عمیق می باشد به همین دلیل لازم است که میزان این اثرگذاری را بررسی کنیم و درک کنیم که شخصیت های سایه تا چه اندازه می توانند زندگی ما را تحت تاثیر خود قرار دهند و این مسئله تا کجا می تواند برای مخرب و نابود کننده باشد. به همین دلیل لازم است که شما ابتدا این مسئله را بدانید و سپس تصمیم بگیرید که به ادامه سرکوب خود بپردازید و یا این سایه ها را به عنوان بخشی از خود در نظر بگیرید، بپذیرید و سعی کنید که با آن کنار بیایید. انکار کردن همیشه نمی تواند برای شما موفقیت آمیز باشد و شما باید بالاخره با چیزی که در درون شما قرار گرفته است کنار بیایید.
طبق نظریه سایه شخصیت های سایه بر تمامی ابعاد زندگی انسان ها و بر بعد دیگر رفتار و زندگی شما که اصلا هیچ ارتباطی با سایه ها ندارد می تواند به صورت مستقیم اثر بگذارد و به همین دلیل هم شما نمی توانید و نباید این موارد را نادیده بگیرید. اگر فکر کنید که همه چیز بر مبنای همین بعد شخصیتی شناخته شما می باشد نمی توانید به خوبی درک قابل توجهی از آن داشته باشید. همیشه برای شما سوال هایی پیش می آید که شما نمی توانید به آنها پاسخی بدهید و همیشه در یک شرایط غیر نرمالی باقی می مانید. باید بدانید که برخی از اتفاقاتی که برای شما رخ می دهد و شما نمی توانید برای آن جوابی پیدا کنید برگرفته شده از بخش درونی شما می باشد
یعنی از بعد پنهان شما شکل گرفته اند. نظریه سایه می گوید این شخصیت های سایه هستند که زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهند. منشا بسیاری از رفتارهای شما هستند و می توانند موجب شوند که شما در یک لحظه به مواردی بیاندیشید که این موارد برای شما غیر قابل تصور است. به همین دلیل نمی دانید از کجا نشات گرفته اند. اما اگر درک کنید که نیمه دیگری هم دارید و این نیمه همیشه وجود دارد شما می توانید به جواب بسیاری از سوال های خود برسید و این سوال ها را به درستی پاسخ دهید.
سخن پایانی
نظریه سایه به شما کمک می کند که خود را بهتر درک کنید و بدانید که نه تنها در شما که در بسیاری از افراد دیگری که در اطراف شما هستند شخصیت های سایه وجود دارند و این شخصیت ها معمولا در حال پنهان شدن هستند. قرار نیست شما آنها را آشکار کنید بلکه درک آنها به شما کمک می کند که مسیر بهتری را برای زندگی خود در پیش بگیرید و منشا بسیاری از رفتارهای خود را شناسایی کنید.
دیدگاهتان را بنویسید