ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج

ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج ما چه مشکلات و یا چه اتفاقات خوبی را رقم می زند؟ ما از دو مسئله آگاهی داریم. یکی از اینکه می دانیم ضمیر ناخودآگاه دارای قدرتی بسیار عظیم می باشد که می تواند بر روی جنبه های مختلفی از زندگی ما اثر داشته باشد. از طرفی می دانیم که ازدواج یکی از مهمترین تصمیمات زندگی ما می باشد. تمامی تصمیماتی که میگیریم به نوعی به باورهای درونی ما و میزان آگاهی ما از هستی ارتباط دارد. همه چیز بر اساس آنچه ما آن را در ناخودآگاه خود پرورش داده ایم شکل می گیرد به همین دلیل ما باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که ازدواج هم به عنوان یکی از مهمترین تصمیم های زندگی ما تحت تاثیر ناخودآگاه ما قرار دارد به همین دلیل اگر ناخودآگاه ما نسبت به ازدواج بدبین باشد اتفاقی که رقم می خورد می تواند منفی باشد.

نقش ضمیر ناخودآگاه در تصمیم گیری

ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج

تمامی تصمیم هایی که ما در طول زندگی خود می گیریم به ضمیر ناخودآگاه ما مربوط است. ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج ما هم تصمیم می گیرد و بر روی ازدواج ما هم اثر می گذارد. البته باید بدانیم که همیشه تاثیرگذاری منفی نیست، در واقع برای ضمیر ناخودآگاه منفی و مثبت تعریفی ندارد. ناخودآگاه ما دقیقا همان کاری را می کند که در طول زندگی آموزش دیده است. این بخش از وجود ما به قدری قدرتمند می باشد که بر روی همه جنبه های زندگی ما اثر گذاری دارد. یکی از جنبه هایی که تحت تاثیر ناخودآگاه ما می باشد، جنبه تصمیم گیری در مورد مسائل مختلف می باشد. ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج ما تعیین تکلیف میکند همانطور که برای سایر بخش های زندگی ما و سایر تصمیماتی که میگیریم اثرگذاری دارد و تصمیم گیری می کند بدون اینکه ما اصلا از آن باخبر باشیم.

همسر ایده آل از نظر ضمیر ناخودآگاه

در طول زندگی تعاریفی در ناخودآگاه ما شکل گرفته است که ما از آن بی خبر هستیم. تصمیم گیری ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج هم بر اساس همین مسئله می باشد یعنی ما بر اساس داده هایی که در طول زندگی به ناخودآگاه خود بدون اینکه خبر داشته باشیم وارد کرده ایم، تصمیم می گیریم. معیارهایی را در نظر میگیریم و بر اساس این معیارها با اراده ناخودآگاه خود زندگی می کنیم. همسر ایده آل برای هر کسی با کس دیگر متفاوت است و این مسئله به ناخودآگاه بر می گردد و اهمیت دارد.

برای مثال شاید ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج کسی همسر ایده آل را فردی مستقل و آزاد تعریف کرده باشد؟ چرا چون این فرد در زندگی زناشویی والدین خود عدم استقلال را به عنوان یک خطر شناسایی کرده باشد و شاید هم وجود استقلال را به عنوان یک عامل برای دوام ازدواج والدین خود تصور کرده است. به همین دلیلی به صورت ناخودآگاه معیاری که برای همسر ایده آل خود در نظر گرفته است بر همین اساس می باشد. معیاری که در واقع توسط ناخودآگاه او تعیین شده است و ربطی به خودآگاه ندارد اما این طور به نظر می رسد که آگاهانه بوده است.

بسیاری از افراد به ازدواج و داشتن همسر فکر کرده اند، زندگی افراد متاهل دیگر را دیده اند، بر اساس داده هایی که در طول سال ها در ذهن خود و ضمیر ناخودآگاه خود ثبت کرده اند به معیارهای مختلفی رسیده اند و این معیارهای ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج این افراد تصمیم گیری می کند. اما آیا همیشه این معیارها درست است؟ امکان دارد فرد بر اساس شرایطی که بر زندگی اش حاکم بوده است معیارهایی را برای ازدواج در نظر گرفته است که این معیارها بر اساس استانداردهای اشتباهی تعیین شده باشند و زندگی فرد را با چالش هایی روبرو کنند.

پاکسازی ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج

علاوه بر اینکه معیارهای ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج و همسر ایده آل می تواند اشتباه باشد، دیدگاه و تصور فرد در مورد ازدواج هم می تواند کاملا اشتباه باشد. یعنی امکان دارد فرد به صورت کلی دیدگاهی نسبت به ازدواج داشته باشد که این دیدگاه از اساس غلط باشد و اگر با این طرز فکر به سراغ ازدواج برود، امکان دارد زندگی خوبی را تجربه نکند و سرانجام خوبی برای خود و زندگی خود متصور نباشد به همین دلیل باید به فکر پاکسازی ناخودآگاه خود باشد.

اما پاکسازی ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج چگونه صورت می گیرد؟ فرد برای اینکه بتواند ضمیر ناخودآگاه خود را برای داشتن یک زندگی سالم پاکسازی کند باید از چه فرمولی استفاده کند؟ ما می دانیم که ناخودآگاه انسان به هر شکلی که در آمده است به مرور زمان و از طریق تکرار و تلقین به دست آمده است. پس می شود از همین فرمول برای پاکسازی آن هم اقدام کرد. یعنی می شود به سراغ تکرار و تلقین رفت تا باورهای غلط در مورد ازدواج و یا دیدگاه های نادرست در مورد ازدواج را به صورت کلی تغییر داد و با باورهایی درست و کامل آن را جایگزین کرد.

برای اینکه بتوانید پاکسازی ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج را انجام دهید باید در مورد ایده آل ها و واقعیت ها زندگی مشترک تحقیق کنید. باید بدانید که هر انسانی چه ویژگی هایی می تواند داشته باشد و این بازه تا چه اندازه می توانند متفاوت باشد. باید معیارهای ازدواج خوب و استاندارد را از نظر روانشناسی مطالعه نمایید و سپس نحوه طرز فکر خود در مورد ازدواج را هم مورد بررسی و بازبینی قرار دهید تا به این ترتیب بتوانید به خوبی به پاکسازی ضمیر ناخودآگاه خود بپردازید. چرا که در حال حاضر آماده اید.

یعنی هم می دانید که برای یک ازدواج خوب به صورت کلی چه فاکتورهایی وجود دارد و هم می دانید که برای پاکسازی ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج باید اقدام کنید یا خیر؟ چرا که استانداردهای خود را می توانید به خوبی با استانداردهای یک زندگی خوب تطبیق دهید و سپس به سراغ تکرار و تمرین و تلقین بروید. در ادامه قصد داریم در مورد یکی از مواردی که می تواند به عنوان یک مانع در ضمیر ناخودآگاه شما در مورد ازدواج وجود داشته باشد بگوییم. یعنی در مورد سندروم بازگشت به خانه که مانع شما برای رسیدن به ازدواجی درست است.

سندروم بازگشت به خانه

گفتیم ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج شما تصمیم گیری می کند. یکی از مواردی که می تواند در ضمیر ناخودآگاه شما قرار داشته باشد و زندگی مشترک و ازدواج شما را تحت تاثیر خود قرار دهد سندروم بازگشت به خانه است که می تواند بسیار خطرناک باشد. اما سندروم بازگشت به خانه چیست و این سندروم چگونه می تواند ابعاد زندگی شما را به صورت کامل تحت تاثیر خود قرار دهد؟ ما در ادامه این مطلب به بررسی این موضوع بسیار مهم خواهیم پرداخت و این مسئله را برای شما مورد بررسی قرار خواهیم داد.

در ابتدا باید بدانید که ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج بر اساس سندروم بازگشت به خانه می تواند تصمیم گیری کند. تصور کنید که هر انسانی همیشه دوست دارد موقعیت هایی را تجربه کند که با آن ارتباط برقرار کرده است. افراد دوست دارند همیشه در رختخواب خود بخوابند، در همان سمتی که همیشه می خوابند، دوست دارند ماشین خود را همیشه در همان جای همیشگی خود پارک کنند چرا که این سندروم بازگشت به آنها احساس ایمنی و امنیت را در زندگی گنگ می دهد. اما این مسئله همیشه نمی تواند برای شما مفید باشد چرا که فارغ از خوب و یا بد بودن اتفاق می افتد.

بگذارید با یک مثال برای شما بگوییم، فرض کنید در خانه خود در دوره کودکی روزهای پر از رنج و سختی و توام با دعوای والدین را تجربه می کردید، ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج شما اینجا خانه را به عنوان محلی برای دعوا در نظر می گیرد و شما را از خانه دور می کند. یا فرض کنید که خانه برای شما تنها محلی برای خوابیدن و خوردن بود و تمامی اعضا در طول روز بیرون از خانه بودند، سندروم بازگشت به خانه در اینجا برای شما یعنی اینکه شما بعد از ازدواج هم خانه را تنها محلی برا خوردن و خوابیدن می دانید.

ذهن شما در حال معنا سازی می باشد. در حال این می باشد که برای هر چیزی معنایی را شناسایی کند و به همان چیز دوباره معنا بدهد. از همین رو ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج شما بر اساس داده هایی که دارد به دنبال معنا می گردد. همچنین با سندروم بازگشت به خانه هر چه را که از این معنا برای او تداعی می شود را دوباره جستجو و دوباره تکرار می کند. به همین دلیل اگر شما نتوانید ناخودآگاه خود را کنترل کنید و اگر نتوانید معانی به وجود آمده را تغییر دهید دچار سندروم بازگشت به خانه می شوید و ناخودآگاه شما که تشکیل شده از معانی و خاطرات منفی است زندگی مشترک شما را تحت تاثیر خود قرار می دهد و همه چیز را برای شما دوباره از نوع بازسازی می کند، فارغ از خوب یا بد بودن آنها.

سخن پایانی

ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج تصمیم گیری میکند، این تصمیم گیری بر اساس داده هایی می باشد که خود شما به آن وارد کرده اید. اگر داده هایی که در ناخودآگاه شما ثبت شده اند منفی باشد زندگی شما تحت تاثیر این داده های منفی رشد خواهد کرد و پیش خواهد رفت.