حرف زدن با ذهن ناخودآگاه
محتویات فهرست
حرف زدن با ذهن ناخودآگاه
حرف زدن با ذهن ناخودآگاه چگونه انجام می شود؟ همه ما از قدرت ضمیر ناخودآگاه خودمان به خوبی خبر داریم. برای اینکه بتوانیم از قدرت های ذهن ناخودآگاه خودمان به درستی و در جهت تحقق اهدافی که داریم به صورت هوشیارانه استفاده کنیم یکی از راهکارهایی که داریم این است که با ضمیر ناخودآگاه خودمان حرف بزنیم. در واقع ما با حرف زدن با ضمیر ناخودآگاه خودمان در حال برقراری ارتباط با این بخش هستیم. اما دوست داریم بدانیم چگونه با ضمیر ناخودآگاه خودمان حرف بزنیم تا بتوانیم نتیجه درستی بگیریم. آیا برای حرف زدن با ذهن ناخودآگاه باید اصول و قواعد خاصی را رعایت کنیم یا به راحتی می توانیم با ضمیر ناخودآگاه خودمان حرف بزنیم؟ ما تا به امروز هم با ذهن ناخودآگاه خود حرف می زدیم اما این حرف زدن آگاهانه نبوده است. به همین دلیل باید این کار را به صورت کاملا آگاهانه انجام دهیم.
ضمیر ناخودآگاه چیست؟
حرف زدن با ذهن ناخودآگاه
ذهن پنهان ما که تمامی بخش های رفتاری ما را کنترل می کند ضمیر ناخودآگاه نام دارد. این بخش از وجود ما به خوبی می تواند ما را کنترل کند اما ما از اینکه تحت تاثیر آن هستیم بی خبریم. در واقع اگر بخواهیم یک مثال در مورد تعریف ذهن ناخودآگاه بزنیم باید به نظریه فروید رجوع کنیم. از نظر فروید انسان مانند دریایی است که در آن کوهی از یخ وجود دارد. بخشی از این کوه یخ را می توانیم بر روی سطح آب تماشا کنیم. این بخش همان ضمیر آگاه یا خودآگاه ما می باشد. اما بخش دیگری از این کوه یخی که بخش اعظم آن را تشکیل می دهد به صورت پنهان زیر آب است و ما تا زمانی که آن بخش ها را مورد کاوش قرار ندهیم نمی توانیم با آن ارتباط بگیریم. حرف زدن با ذهن ناخودآگاه یکی از موثرترین راه های ارتباط گرفتن با ناخودآگاه می باشد.
اما حرف زدن با ذهن ناخودآگاه دارای اصول و قواعد مشخصی است که ما باید در زمان برقراری این ارتباط این اصول را به درستی بدانیم. در صورتی که بتوانیم بر اساس این اصول با ذهن ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنیم این ارتباط کاملا موثر بوده و ما را به نتیجه می رساند. به همین دلیل در این مطلب قصد داریم برخی از جنبه های صحبت با ضمیر ناخودآگاه را به طور کامل برای شما عزیزان شرح دهیم تا به درستی بیاموزیم چگونه با ضمیر ناخودآگاه حرف بزنیم تا بتوانیم نتیجه مثبتی از این ارتباط بگیریم؟
ضمیر خودآگاه ما به طور کلی پاسخگوی تمامی رفتارهایی است که ما به تمامی آنها آگاه هستیم مانند تکان دادن دستهایمان که یکی از این رفتارهای ارادی می باشد. اما ضمیر ناخودآگاه ما به رفتارهایی پاسخ می دهد که از مرکز توجه ما خارج است. برای مثال رفتارهایی مانند ضربان قلب، باورها، احساسات یا بسیاری از افکار ما که همگی در حوزه ضمیر ناخودآگاه قرار دارد. باورهایی که در حال حاضر در ما وجود دارد بر روی رفتارهای ما تاثیر می گذارد از همین رو برای اصلاح آنها و ایجاد تغییرات مثبت در مورد آنها باید تکنیک های حرف زدن با ذهن ناخودآگاه به خوبی بیاموزیم.
عموما باورهایی که ما داریم از تعامل بین ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه ما شکل می گیرند. در صورتی که ضمیر خودآگاه ما چیزی را به عنوان مسئله ای بی عیب و نقص بپذیرد و بارها و بارها در آن تکرار شود پس از مدتی ضمیر ناخودآگاه ما نیز آن مسئله را به عنوان یک باور در خود ذخیره می کند. سپس بر اساس آن باور رفتار می کند و می تواند ما را کنترل کند. حرف زدن با ذهن ناخودآگاه به ما کمک می کند که باورهای منفی به وجود آمده را به خوبی شناسایی و برطرف کنیم.
زمانی که شما با خودتان حرف می زنید در واقع باورهایی که در ضمیر ناخودآگاه شما شکل گرفته اند را تحت تاثیر قرار می دهید. در واقع حرف زدن شما با خودتان به نوعی فرایند استفاده کردن از ذهن ناخودآگاه بخ منظور انجام تحلیل وقایع و اطلاعات است. این کار معمولا به این دلیل صورت می گیرد که بررسی شود که آیا نیازی هست که باوری به عنوان یک باور جدید به ضمیر ناخودآگاه وارد شود یا خیر؟ به همین دلیل حرف زدن با ذهن ناخودآگاه می تواند به ما در ثبت باورهای جدید و مثبت کمک کند.
برای مثال این حالت را تصور کنید که شما توسط کسی که عاشقش هستید و او را به شدت دوست دارید ترک شده اید. در این حالت ضمیر ناخودآگاه سعی می کند به دنبال وجود ضعف هایی در شما بگردد تا دلیلی این جدایی را این ضعف های درونی شناسایی کند. به این ترتیب شما دچار سرخوردگی و ناامیدی می شوید. در حالی که با کمک حرف زدن با ذهن ناخودآگاه می توانید این باور را در ضمیر ناخودآگاه خود ثبت کنید که ترک شدن شما به دلایل شخصی طرف مقابل شما مربوط می شود و هیچ ضعفی در شما وجود ندارد.
در واقع حرف زدن با ذهن ناخودآگاه به شما کمک می کند که شما باورهای جدیدی را در ضمیر ناخودآگاه خود به عنوان دستورالعمل های جدید ثبت کنید تا ضمیر ناخودآگاه شما دقیقا بر اساس این باور ها رفتار کند. اما با وجود اینکه ضمیر ناخودآگاه توانایی شناسایی را ندارد و هر آنچه را که به او بگویید می پذیرد و به خوب و بد آن توجهی نمی کند و راست و دروغ برای او معنایی ندارد، اما همه چیز را نمی پذیرد و به اصطلاح شما باید برای اینکه چیزی توسط ضمیر ناخودآگاه شما پذیرفته شود آن را مستند سازی کنید.
راه های مستند سازی حرف هایی که به ضمیر ناخودآگاه می زنیم
همانطور که گفتیم ضمیر ناخودآگاه ما برایش فرقی نمی کند که ما دروغ را به عنوان یک باور جدید در او ثبت کنیم یا حقیقت را، فرقی ندارد باوری که به ثبت میرسانیم مثبت است یا منفی، به هر حال ضمیر ناخودآگاه آن را به راحتی ثبت می کند اما برای اینکه این ثبت دقیق باشد باید برخی از اصول را در نظر داشته باشیم که به آن اصول مستند سازی می گوییم. یعنی حرف زدن با ذهن ناخودآگاه باید به گونه ای باشد که برای ضمیر قابل درک باشد و راهای اصلی این کار هم به دو شیوه ذیل می باشد:
- در ابتدا باید سعی کنید با حرف زدن با ذهن ناخودآگاه این بخش از وجود خود را قانع کنید که آن چیزی که تا کنون به آن باور داشته و در آن ثبت شده است اشتباه بوده است. این مرحله بسیار مهمی در فرایند پاکسازی باورهای اشتباه قبلی می باشد. به این ترتیب ضمیر آماده می شود تا باورهای جدید و جایگزین را که عموما مثبت هستند درون خود بپذیرد و آن را به عنوان دستورالعملی در خود برای همیشه ذخیره کند و بر اساس آن رفتار کند.
- یکی دیگر از راه های مستند سازی برای ضمیر ناخودآگاه این است که به جای حرف زدن با ذهن ناخودآگاه سعی کنید عملی خارق العاده را انجام دهید. در این صورت با کسب نتایج عالی از آن عمل می توانید به ضمیر ناخودآگاه خود اشتباه بودن باور قبلی را به اثبات برسانید و از طرفی شرایطی را ایجاد کنید که ضمیر ناخودآگاه شما بپذیرد که این باور جدید باید در او ثبت شود. برای مثال شما می توانید اقدام به مطالعه طولانی مدت در زمینه ای که دوست دارید کنید، به این ترتیب می توانید به ضمیر ناخودآگاه خود یاد بدهید که شما کاملا توانایی مطالعه را دارید و با هوش هستید. این تفکر به راحتی جایگزین تفکر قبلی بی استعدادی شما می شود و شما می توانید از این پس خود را یک فرد باهوش تلقی کنید.
نکته: برخی از افراد هستند که حرف زدن با ذهن ناخودآگاه می ترسند و این کار را نشانه ضعف می دانند و یا حس می کنند کار مسخره و بیهوده ای است. در حالی که اصلا اینطور نیست. حرف زدن عادتی بسیار مهم و مثبت می باشد که شما می توانید در دستور کار خود قرار دهید.
فواید حرف زدن با ذهن ناخودآگاه
در این بخش از مطلب قصد داریم برخی از مهمترین مزایایی را که می توانید از طریق حرف زدن با ذهن ناخودآگاه به دست آورید را به شما بیان کنیم تا دیگر به این موضوع که حرف زدن با خود مسخره و یا رفتاری احمقانه است را کنار بگذارید و با خیالی آسوده و با اهداف مثبت برای جایگزین کردن افکار مثبت به جای منفی حرف زدن با خود را انجام دهید. مزایای مهم حرفت زدن با ضمیر ناخودآگاه عبارت است از:
- افکار مزاحم دور می شود
- می توانید از این طریق به اهداف خود برسید
- افزایش تمرکز یکی از مزایای حرف زدن با ذهن ناخودآگاه می باشد.
- با این کار شما از خودتان حمایت عاطفی می کنید.
- خیلی راحت تر می توانید با موقعیت های استرس زا کنار بیایید.
سخن پایانی
در نهایت باید این را بدانید که راهکارهای زیادی برای اینکه بتوانید بر ضمیر ناخودآگاه خودتان مسلط شوید و از شر افکار منفی قبلی خلاص شوید وجود ندارد. حرف زدن با ذهن ناخودآگاه یکی از این موثرترین راهکارها محسوب می شود که باید به هر طریقی شده است تلاش خود را به کار بگیرید تا از همین امروز این کار را آغاز کنید.
دیدگاهتان را بنویسید